زمین نفس کشید
و هوا گرم شد ،
چو آغوشت .
بهار آمده
چو آغوشت .
بهار آمده
من چون کنم فراموشت ؟
درخت سلسله بگشود
و باغ پر هزاران شد
دلم هوای وطن کرد
و باز فصل باران شد .
به میهن ارچه که دشمن "ستارگان " را کشت
درخت سلسله بگشود
و باغ پر هزاران شد
دلم هوای وطن کرد
و باز فصل باران شد .
به میهن ارچه که دشمن "ستارگان " را کشت
ببین زمین و زمان ،
چون ستاره باران شد !؟
چون ستاره باران شد !؟
به " داس " جهل ،
اگر هزار "لاله " پرپر گشت
چه غم که دشت و دمن باز لاله زاران شد .!
" سبوی " زهد شکست ،
آبروی زاهد رفت
ز "شعله "ای که ،
ز دانش به جان یاران شد !
هوا خوش است ،
اگر هزار "لاله " پرپر گشت
چه غم که دشت و دمن باز لاله زاران شد .!
" سبوی " زهد شکست ،
آبروی زاهد رفت
ز "شعله "ای که ،
ز دانش به جان یاران شد !
هوا خوش است ،
به دیدار یار بیرون شو
به عشق کوش ،
که هنگام کارزاران شد ،
" خجسته باد بهاران"
که فصل شادی و می است
بریز باده و پاکوب ،
چون بهاران شد .
استراسبورگ – نوروز 1385
ب - یحیوی
استراسبورگ – نوروز 1385
ب - یحیوی